سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : محمد جواد شیرازی
نوع شعر : توسل
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

ذرّه ذرّه معصیت کل وجـودم را گرفت           بـندۀ دنـیا شدن، بـال صعـودم را گرفت

خـواستم وارد شوم بر اهل توبه ناگهان           مشکلی عارض شد و راه ورودم را گرفت


من ضـرر از آرزوهـای بـلـنـدم دیـده‌ام           غافل از محشر شدن یک عمر، سودم را گرفت

وای از بی‌خیـریِ این چشم بی‌تقـوا شده           اشک های روضه‌ام، بود و نبودم را گرفت

عهـد بـستم با امام عـصر خود آدم شوم           غفلتم، قولی که بر او داده بودم را گرفت

غافل از صاحب زمان سرگرم کار خود شدم           کم کم این غافل شدن حال سجودم را گرفت

من زمیـن افـتـاده‌ام اما به دادم مـی‌رسد           آن که مهرش روز اول تار و پودم را گرفت

روزگـاری می‌شـود نام حـسین بن عـلی           با دعای فاطمه گفت و شنودم را گرفت

جان فدای خواهری که ناله زد در قتلگاه           خون پاک حنجرت کل وجودم را گرفت

خوب شد زهرا ندید و خوب شد حیدر ندید           سایۀ دست کسی روی کـبودم را گرفت

نقد و بررسی